اهل بیت رسول اکرم(ص) براساس سفارش ایشان بالاترین مرجع علمی در کنار قرآن کریم هستند که خداوند متعال آنها را برای هدایت و رهبری مسلمانان پس از پیامبر اکرم(ص) برگزید. پنجمین امام شیعیان، امام محمد باقر(ع) در حالی سکان کشتی هدایت را به دست گرفت که شرایط اجتماعی و سیاسی متفاوتی نسبت به دوران ائمه پیشین بر جامعه حکمفرما شده بود. آن حضرت از آن شرایط بهترین بهره را برد و به آموزش علمی مسلمانان پرداخت و درهای علوم مختلف را به روی آنان گشود.
سوم ماه صفر به روایتی مصادف با ولادت آقا امام محمدباقر(ع) است. به همین بهانه با حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی غلامعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث قم درباره اهمیت و ضرورت تعمق در احادیث امام باقر(ع) به گفتوگو پرداختیم. او کارشناس و پژوهشگری است که در حوزه حدیث کارهای ماندگار بسیاری دارد و کتابهای «ماه هشتم»، «سبک شناخت کتابهای حدیثی»، «گلبرگ هدایت»، «مدرسه امام باقر(ع)»، «حدیثخوانی روشمند»، «سودای حقیقت: شرح حدیث عنوان بصری»، «سیره و اخلاق نظامی پیامبر اعظم(ص)» بخشی از آثار او هستند.
احادیث فقهی و ادعیه امام باقر(ع)
دکتر غلامعلی با بیان اینکه از افتخارات شیعه، احادیثی است که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به ما رسیده؛ میگوید: در دوران امام باقر(ع) افول حکومت بنیامیه آغاز شد و با بنیعباس درگیر بودند و این درگیری فرصتی بود تا اقداماتی که در مدت ۳۰سال پس از شهادت امام حسین(ع)، توسط امام سجاد(ع) انجام شده بود، به نتیجه برسد و امام باقر(ع) معارف ناب دینی را در قالب احادیث فقهی و اخلاقی و سیره رسول خدا(ص) در جامعه ترویج کند. قالب بیشتر روایتهای امام باقر(ع) فقهی بود اما در زمینههای اخلاقی نیز موارد ارزشمندی از ایشان بهجا مانده است. این شرایط و زمانه خاص سبب شد امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایات متعددی را بیان کنند بهگونهای که اکنون ۷۰درصد روایات شیعه از این دو امام است.
ایشان یادآور میشود: در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) وضعیت خوبی برای احادیث شیعه وجود داشت اما نحلهها و گروههای فکری بسیاری نیز وجود داشتند و وجود همین گروهها سبب شد بیشتر روایتهای این دو امام بزرگوار، روایتهای فقهی باشد. این سخن به معنای کم بودن روایتهای اخلاقی ایشان نیست، بلکه ایشان نه تنها روایات که نامههای اخلاقی ارزشمندی دارند. از امام باقر(ع) متون روایی گهرباری نیز برای شیعه بیان شده و برخلاف باور بسیاری که بیشتری دعاها از امام سجاد(ع) وارد شده، بیشترین ادعیه از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است.
دین و دانش در مکتب باقرالعلوم(ع)
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به زمانه امام باقر(ع) توضیح میدهد: مدینه، شهر پیامبر(ص) در روزگاران قدیم، مرکز علوم اسلامی بود و مردم برای دستیابی به علوم دینی و استفاده از دانشمندان بزرگ، از شهرهای دوردست به مدینه سفر میکردند. امام باقر(ع) نیز در این شهر زندگی میکرد و حضور ایشان در این شهر سبب شده بود شیعیان هر ساله پس از اعمال حج، از مکه به مدینه آمده و سؤالات خود را از ایشان بپرسند. آگاهیهای عمومی و سطح دانش مردم در عصر امام باقر(ع) بسیار فراتر از زمانهای پیش و سالهای نخست هجرت شده بود و گروهی صرفاً برای فراگیری دانش از شهری به شهر دیگر سفر میکردند تا اساتید گوناگون را دریابند و احادیث بیشتری را بشنوند. در میان دانشمندان آن زمان نامی معروفتر از محمد بن علی بن الحسین(ع) نبود و شیعیان و اهل سنت همگی او را به دانشی برتر از دیگران میستودند و از این رو ایشان را باقر، شکافنده علم میخواندند.
دکتر غلامعلی با اشاره به اینکه دانش و معرفت امام باقر(ع) و نیز فرزند او امام صادق(ع) بر همه آشکار و اصول و مبانی کلام و فقه و معارف دینی در عالم پراکنده شد، میگوید: شیعیان با پیروی از دستورات پیامبر خدا(ص) میدانستند راه مستقیم را تنها در پرتو پیروی از اهلبیت(ع) میتوان یافت. بنابراین همواره علوم راستین و فقه صحیح را از این خاندان دریافت میکردند و تمام علوم دیگر را با فرمایشات معصومان میسنجیدند تا درستی و نادرستی آن را محک بزنند. نمونههایی از این سخن در روایات موجود است. بهطور نمونه روزی دو نفر از افرادی که عمر خود را در طلب دانش سپری کرده بودند، خدمت امام باقر(ع) رسیدند. آنان از داشتن باورها و اعتقادات شیعی محروم بودند و عرفان اسلامی و علوم دینی را نزد عالمان غیرشیعی فراگرفته بودند. شهرت علمی امام باقر(ع) آنان را به مدینه کشانده بود. به منزل امام(ع) رفتند و طبق روایتی که در بحارالانوار آمده، حضرت(ع) بدون مقدمه به منحصر بودن دانش در دست اهل بیت(ع) پرداخته و فرمود: «شَرِّقا و غَرِّبا لَن تَجِدا عِلما صَحیحا إلاّ شَیئا یَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَیتِ». اگر به شرق و غرب بروید، هرگز دانش درستی را نخواهید یافت، مگر همان چیزی که از ما خاندان صادر شود. آن دو نفر اگر چه از اعتقادات باطل خویش دست برنداشتند اما بر این باور بودند سرچشمه تمام علوم اسلامی در سینه امام(ع) جوشان است. بنابراین به افتخار شاگردی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) درآمدند.
تلاشهای علمی امام باقر(ع)
این استاد حوزه و دانشگاه به دیگر اقدامات امام باقر(ع) اشاره و بیان میکند: از مهمترین تلاشهای حدیثی امام باقر(ع) ترویج و نشر احادیث در میان علاقهمندان به علوم اسلامی بود. این کار مهم با برپایی جلسات عمومی و اختصاصی توسط آن حضرت صورت میگرفت. رهاورد این تلاشها ماندگاری هزاران روایت از آن حضرت و تربیت صدها شاگرد است. امروزه کمتر صفحهای از کتابهای حدیثی را میتوان یافت که روایتی از امام باقر(ع) در آن نباشد و به جرئت میتوان گفت بدنه اصلی فقه شیعه و معارف روایی، فرمایشات صادقین، امام باقر و امام صادق(ع) است. البته آزادسازی کتابت و نگارش حدیث در گسترش مدارس حدیثی این دو امام(ع) مؤثر بود. امام باقر(ع) همواره شاگردان خود را از جایگاه مهم حدیث و مقام محدثان آگاه میکرد و میفرمود «إنَّ حَدیثَنا یُحیِی القُلُوب» یعنی سخن ما، دلها را زنده میکند و بدین سان آنان را بر یادگیری و نشر حدیث تشویق میکرد. چنانکه به جابر فرمود: ای جابر در فراگیری دانش بر یکدیگر پیشی بگیرید. به خدا سوگند اگر تنها یک حدیث در حلال و حرام و فقه از فردی راستگو بشنوی و بدان عمل کنی برای تو از دنیا و داراییهایش بهتر است. طنین تشویقهای امام(ع)، بسیاری را به فراگیری حدیث فراخواند. شیخ طوسی(ره) نام صدها نفر از شاگردان مدرسه حدیثی امام باقر(ع) را در کتاب الرجال خود ذکر کرده است. خوشبختانه بسیاری از روایات امام(ع)، به همت شاگردان ایشان و سپس نویسندگان بزرگ شیعه گردآوری شده و تا امروز باقی مانده است. بنابراین از آن روزگار تا امروز کلاس درس امام باقر(ع) همواره به روی مشتاقان علوم اهل بیت(ع) گشوده است و با دقت و تفکر در هر حدیث میتوان راههای هدایت و دستیابی به کمال را تجربه کرد.
دکتر غلامعلی در پایان به روایتی عمیق از امام باقر(ع) اشاره کرده و یادآور میشود: احادیث و روایات اثرگذار از آن حضرات بسیار زیاد هستند اما این روایت در مقام ترس از خدا برای دنیا و آخرت ما کارگشاست. آن حضرت فرموده است: «کُلُّ عَینٍ باکیةٌ یومَ القیامةِ غیرَ ثلاث: عینٌ سَهِرَتْ فی سبیلِ الله، و عینٌ فاضَتْ مِن خَشیَةِ الله، و عَینٌ غَضّتْ عن مَحارِمِ الله» به این معنا که در روز رستاخیز همه چشمها گریاناند مگر سه چشم؛ چشمی که در راه خدا شب را نخفته باشد، چشمی که از ترس خدا گریان شده باشد و چشمی که از محرمات خدا بسته شده باشد.
نظر شما